ghasedak bolori
گنجشک می خندید !
به این که چرا هر روز ، بی هیچ پولی ،
برایش دانه می پاشم !
من میگریستم !
به این که حتّی او هم ،
"محبّت" مرا از سادگی ام می پندارد !!
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, ساعت
16:57 توسط hiva.m| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |