ghasedak bolori

هیچکس به اندازه ی من
خدا را دوست ندارد
هیچکس به اندازه ی تو
مرا دوست ندارد
و هیچکس به اندازه ی خدا
...
تو را دوست ندارد
می بینی؟
می بینی در چه چرخه ای
عاشقت شده ام؟

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:30 توسط hiva.m| |

مچالهـــ كنــ ،

بشكنــــ ،

بنـــد بزنـــ ،

خطـ بــزنـــ ،

خلاصهــــ راحتــــ باشـــ ...

ارثـــ پدرتــــ کهـــ نیستــــ ، دلـــ تنهایــــ منـــ استـــ ...

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:14 توسط hiva.m| |

بانو وار حسادت میکنم ...

دلم آغوش پُرآرامشی را میخواهد

که زیر باران گرمم کند...

دلم میخواهد کسی باشد خــوب باشد ...

مهربان باشد ...

بس باشد ...

همه ی این بودن هایش فقط برای مــن باشد...

فقط مــــن  و...... بـــاشد

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:6 توسط hiva.m| |

باران می بارد

و من در ایستگاه همیشه،

ایستادهْ پیر می شوم

بی آن که بدانم سال هاست

هیچ قطاری این جا توقف نمی کند!

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:5 توسط hiva.m| |

برف بیاید ... ،

خیابان لیز شود ... ،

چمباتمه بنشینی ... ،

من دسته ی ِ چتر را بگیرم و تو هم از بالاش ...،

همه ی ِ سر بالائی ِ خیابان را ...

تو ، من را بکشی... ،

بخندی ...

بخندی ...

بخندی ... ،

لعنتی ...

سال هاست دیگر برف نمی آید ..

نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:47 توسط hiva.m| |

نه سنگم و نه صبور
دلی که می شود از غصه تنگ می ترکد
چه جای دل که درین خانه سنگ می ترکد
در آن مقام که خون از گلوی نای چکد
عجب نباشد اگر بغض چنگ می ترکد
...


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:39 توسط hiva.m| |

آن قدر تو را خواسته ام
که با چشم های باز
خواب تو را می بینم
کجاست لالائی لب هایت
برای بوسه های بی خوابم ؟!

نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:33 توسط hiva.m| |


Power By: LoxBlog.Com